باب عالی
بابِ عالی، اصطلاحی در نظام اداری ـ سیاسی امپراتوری عثمانی و عنوان نهاد صدرات عظمى، مرکز هدایت و ادارۀ کشور که از سدۀ 13ق/ 19م، توسعاً به معنی دولت عثمانی به کار رفته است.
باب عالی به معنی درگاه عالی از دیر باز به عنوان مرکز و نشانۀ حاکمیت و وحدت و اعمال قدرت از موقعیت ممتازی برخوردار بوده، و فرمانهای مربوط به رتق و فتق امور کشور از همانجا صادر میشده است. باب و واژههای مترادف آن به عنوان مرکز حلوفصل امور کشور، از روزگار کهن متداول بوده است، چنانکه گزنفن یونانی نیز به آن اشاره کرده است (ﻧﻜ : IA, II/ 174؛ پاکالین، I/ 136-137). باب عالی با عنوانهای گوناگون دیگری مانند در، درگاه، دربار (همانجاها)، باب سرای، باب سلطانیه («دائرة المعارف...»، 188)، قاپی (طیار زاده، 3/ 98)، پاشا قپوسی، باب همایون (صبحی، 35)، درگاه عالی (همو، 71)، باب آصفی، سرای آصفی که محل استقرار صدر اعظم بود (پاکالین، I/ 140)، و دیوان خانۀ باب عالی نیز نامیده شده است («دائرةالمعارف»، همانجا).
تا زمان فتح استانبول در 857ق/ 1453م، امور دولت عثمانی در دربار و تحت نظر شخص سلطان اداره میشد (پاکالین، نیز IA، همانجاها) که آن را دیوان همایون و یا قبه آلتی (زیر گنبد) (ثریا، 4/ 736) میگفتند و اگرچه واژه باب عالی در متون تاریخی اوایل سدۀ 12ق/ 18م، به کار رفته (نعیما، 4/ 48)، اما سلطان محمود دوم، نخستین پادشاهی است که در سدۀ 13ق/ 19م، اصطلاح باب عالی را در فرمانهای خود آورده است (پاکالین، I/ 138). با گسترش امپراتوری عثمانی و پیچیدگی مسائل، ادارۀ امور از دربار جدا، و به صدر اعظم واگذار شد، و از زمان صدارت کوپریلی محمد پاشا در 1061ق/ 1650م در این نهاد تثبیت شد (IA، پاکالین، همانجاها). محل باب عالی ابتدا ثابت نبود و با تغییر اقامتگاه صدراعظمها ــ مانند محمود پاشا، گدیک پاشا و....ــ در محلههای مختلف شهر استانبول جابهجا میشد؛ از زمان صدارت ابراهیم شاه نوشهرلی (ﻫ م) به نزدیک کاخ توپکاپی منتقل شده و در ساختمان ثابتی استقراریافت (IA,II/ 175).
باب عالی از 3 ادارۀ بزرگ که هریک مشتمل بر دوایر کوچکتری بود، تشکیل میشد و هرکدام سرپرست جداگانهای داشت که عبارت بودند از: 1. کَهیاییک که در مقام معاونت صدر اعظم و به امور لشکری و کشوری میپرداخت؛ 2. رئیس الکُتّاب که مسئولیت ادارۀ امور خارجی را بر عهده داشت و کسانی مانند آمدجی (ﻫ م)، ترجمان دیوان همایون (مترجم) ــ رابط میان نمایندگان خارجی و رئیس الکُتّاب ــ و بیلیکجی که عهدهدار تنظیم فرمانها، عهدنامهها و بایگانی آنها بود، با او همکاری میکردند (پاکالین، I/ 137-138)؛ 3. چاووشباشی (همانجا) یا کدخدای صدرعالی ـ صدرات عظمى کتخداسی ـ (ثریا، 4/ 800ﺑﺒ) مکه مسئولیت رسیدگی به شکایاتی که به صدراعظم میشد، و درعینحال معرفی متهمان به محکمه، امور تشریفات و ضبطیه را عهدهدار بود (پاکالین، همانجا). همچنین سمتی با عنوان استادی باب عالی (باب خوجه لیقی) وجود داشت که آموزش زبان فارسی و عربی برای منشیان را برعهده داشت (همو، I/ 139-140).
پس از انحلال سپاه ینیچری در 1242ق/ 1826م که در تاریخ عثمانی به «واقعۀ خیریه» معروف است (ﻧﻜ : شاو، 2/ 53-55)، صدر اعظمها از اقامت در کاخ بابِ عالی صرف نظر کردند و از این تاریخ به یک ادارۀ رسمی که ریاست آن را خود صدر اعظم بر عهده داشت، تبدیل شد (IA,II/ 136). با شروع دورۀ اصلاحات (ﻧﻜ : ﻫ د، اصطلاح طلبی) از سوی محمود دوم، تشکیلات و سازماندهی باب عالی نیز دگرگون شد، چنانکه ادارۀ کدخدای صدر عالی به نظارت ملکیه و یک سال بعد به نظارت داخلیه (وزارت داخله)، دایرۀ رئیس الکتابی به نظارت خارجیه (وزارت امور خارجه)، باب دفتر داری به وزارت مالیه (شاو، 2/ 135-136؛ پاکالین، I/ 138؛ IA, II/ 176؛ «دائرةالمعارف»، 190) تبدیل گردید و نیز به شیوۀ اروپاییانِ مجالسی با عنوان مجالس والای احکام عدلیه و شورای دولت در آن دایرشد (جودت پاشا، 157؛ شاو، 2/ 142-148؛ اینال، I/ 24).
باب عالی به عنوان مرکز ثقل رهبری امپراتوری عثمانی در زمان فرمانروای عبدالمجید اول و نیز سلطان عبدالعزیز (سدۀ 13ق/ 19م) از قدرت و اعتبار بسیاری برخوردار بود «دائرةالمعارف»، همانجا)، اما در دورۀ عبدالحمید دوم (1293-1326ق/ 1876-1908م) به تدریج از اهمیت آن کاسته شد و امور امپراتوری مستقیماً زیر نظر پادشاه و از سوی دربار اداره میشد (همانجا). با برکناری عبدالحمید دوم و به قدرت رسیدن جمعیت اتحادیه وترقی (ﻫ م)، باب عالی بار دیگر اهمیت خود را بازیافت (شاو، 2/ 489 ﺑﺒ). با شروع جنگهای بالکان و شکست دولت عثمانی، گروهی از هواداران اتحاد و ترقی که انور پاشا نیز در میان آنان بود، به ساختمان باب عالی حمله بردند و دولت کامل پاشا نیز در میان آنان بود، به ساختمان باب عالی حمله بردند و دولت کامل پاشا را مجبور به استعفا کردند و محمود شوکت پاشا را به صدارت برداشتند. در این میان ناظم پاشا وزیر جنگ و عدهای دیگر از کشته شدند و این واقعه که در صفر 1331/ ژانویۀ 1913 اتفاق افتاد، به «واقعۀ هجوم به باب عالی» معروف است (ﻧﻜ : بدون کوران، 320-318؛ بایور، 66؛ شاو، 2/ 498). ساختمان باب عالی بارها دچار آتشسوزی کامل شده، و سپس تجدید بنا گردیده است که آخرین آن در 1329ق/ 1911م بود (اکرام کوچو، 1765-IV/ 1761). همچنین زلزلهای نیز در 1271ق/ 1855م ساختمان آن را ویران ساخت (جودت پاشا، همانجا).
با فروپاشی و تجزیۀ دولت عثمانی، باب عالی نیز از میان رفت و ساختمان آن به محل استانداری استان استانبول تبدیل شد. خیابانی که ساختمان باب عالی در آن قرار دارد و به «باب عالی جادهسی» معروف بود، امروزه «آنکاراجادهسی» نامیده میشود (اکرم کوچو، IV/ 1756-1757) و مرکز امور مطبوعاتی و انتشاراتی شهر استانبول است.
مآخذ
ثریا، محمد، سجل عثمانی (تذکرۀ مشاهیر عثمانیه)، استانبول، 1316ق؛ شاو، ا.ج.وا.ک شاو، تاریخ امپراتوری عثمانی و ترکیۀ جدید، ترجمۀ محمود رمضانزاده، مشهد، 1370ش؛ صبحی، محمد، تاریخ، استانبول، 1198ق؛ احمدعطا، تاریخ، استانبول، 1293ق؛ نعیما، مصطفى، تاریخ، استانبول، چ سنگی؛ نیز: